کد مطلب:29835 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:104

دوست داشتن علی واجب است












5952. پیامبر خداصلی الله علیه وآله:جبرئیل با برگی سبز كه در آن، این نوشته سفید رنگ بود، از سوی خداوند عزّوجل نزد من آمد:«به درستی كه دوستی با علی بن ابی طالب را بر همه مخلوقاتم واجب گردانیدم. این پیام مرا به همه آنان برسان».[1].

5953. پیامبر خداصلی الله علیه وآله:در هنگامه جنگ احزاب، جبرئیل بر من فرود آمد و گفت:خداوند بر تو سلام می فرستد و می فرماید:«دوست داشتن علی بن ابی طالب و رفاقت با او را بر ساكنان آسمان و زمین، واجب كرده ام و كوتاهی اَحدی را در دوست داشتن او نمی پذیرم. پس، امّتت را به دوست داشتن وی امر كن؛ چرا كه من دوستدار علی را به خاطر محبّتش به خودم و محبّتش به تو دوست می دارم و دشمن علی را به خاطر دشمنی با خود و دشمنی با تو دشمن می دارم».[2].

5954. پیامبر خداصلی الله علیه وآله:جبرئیل، نزد من آمد و گفت:«خداوند متعال به تو فرمان داده است كه علی را دوست بداری و به محبّت و ولایت او امر نمایی.

[ خداوند فرمود: ] به درستی كه به دوستداران علی به خاطر محبّتشان به او، بهشت جاودانه می بخشم و دشمنان او و رویگردانان از ولایتش را به خاطر دشمنی با او و ترك ولایت او، داخل آتش جهنّم می گردانم».[3].

5955. امام علی علیه السلام:جبرئیل، نزد پیامبرصلی الله علیه وآله آمد و گفت:«ای محمّد! خداوند عزّوجلامر كرده است كه علی را دوست بداری و دوستدار وی را [ نیز ]دوست بداری؛ چرا كه خداوند، علی را دوست دارد».[4].

5956. پیامبر خداصلی الله علیه وآله:خداوند عزّوجل مرا به دوست داشتن چهار نفر فرمان داده است و به من خبر داده كه خود نیز آن چهار نفر را دوست دارد. ای علی! تو یكی از آن چهار نفر هستی.[5].

5957. المستدرك علی الصحیحین - به نقل از بُرَیده -:پیامبر خدا فرمود:«به درستی كه خداوند، مرا به دوست داشتن چهار نفر از یارانم امر كرده است و به من خبر داده كه خود نیز آنان را دوست دارد».

از پیامبر خدا پرسیدیم:این افراد، چه كسانی هستند؟ ما همه مشتاقیم كه از آنان باشیم.

فرمود:«بدانید كه علی یكی از آنان است». آن گاه، لب فرو بست و دوباره فرمود:«علی یكی از آنان است» و دیگر سخنی نگفت.[6].

5958. سُنن التِّرمَذی - به نقل از بُرَیده -:پیامبر خدا فرمود:«خداوند عزّوجل مرا به دوست داشتن چهار نفر، امر كرده است و به من خبر داده كه خود نیز آن چهار نفر را دوست دارد».

گفتند:ای پیامبر خدا! این افراد را برایمان نام ببر.

فرمود:«علی یكی از آنان است» و سه بار تكرار كرد [ و آن گاه افزود: ] «و ابوذر، مقداد و سلمان. خداوند عزّوجل مرا به دوست داشتن آنان امر كرده است و به من خبر داده كه خود نیز آنان را دوست دارد».[7].

5959. مُسنَد الرویانی - به نقل از بُرَیده -:پیامبر خدا فرمود:«به دوست داشتن چهار نفر از یارانم امر شده ام و خداوند متعال به من خبر داده كه خود نیز آنان را دوست دارد».

پرسیدم:ای پیامبر خدا! این افراد، چه كسانی هستند؟

فرمود:«علی در میان آنان است».

روز بعد، پیامبر خدا این مطلب را تكرار كرد. از ایشان پرسیدم:این افراد چه كسانی هستند؟

فرمود:«علی از آنان است».

روز سوم نیز پیامبرصلی الله علیه وآله این سخن را تكرار كرد و من باز از ایشان سؤال كردم كه:ای پیامبر خدا! این افراد چه كسانی هستند؟

فرمود:«علی از آنان است».

روز چهارم نیز پیامبرصلی الله علیه وآله مطلب را تكرار كرد. از ایشان پرسیدم:این افراد، چه كسانی هستند؟

فرمود:«علی از آنان است و نیز ابوذر غِفاری، سلمان فارسی و مِقداد بن اَسوَد كِنْدی».[8].

5960. تفسیر فرات - به نقل از سُلَیم بن قیس، از امام علی علیه السلام -:شنیدم كه پیامبر خدا در سخنی بلند می فرمود:«به درستی كه خداوندْ مرا به دوست داشتن چهار نفر از یارانم امر كرده است و به من خبر داده كه خود نیز آنان را دوست دارد. او به من امر كرده كه آنان را دوست بدارم. و بهشت، مشتاق آنان است».

گفتند:ای پیامبر خدا! این افراد، چه كسانی هستند؟

فرمود:«علی بن ابی طالب» و آن گاه، لب فرو بست.

بار دیگر سؤال كردند كه:ای پیامبر خدا! این افراد، چه كسانی هستند ؟

فرمود:«علی» و دیگر سخنی نگفت.

برای بار سوم پرسیدند:ای پیامبر خدا! این افراد، چه كسانی هستند؟

فرمود:«علی و سه نفر دیگر كه همراه اویند و او پیشوا، رهبر، راهنما و هدایتگر آنان است. این چهار تن، سستی روا نمی دارند، گم راه نمی شوند، متزلزل نمی گردند، و آرزوهای دور و درازی كه سبب سخت شدن دل هایشان گردد، ندارند. سه تن دیگر، عبارت اند از:سلمان، ابوذر و مقداد».[9].

5961. امام حسن علیه السلام:پیامبر خدا فرمود:«ای انَس! برو و سَرور عرب - یعنی علی - را نزد من فرا بخوان».

عایشه گفت:مگر تو سرور عرب نیستی؟

فرمود:«من، سرور فرزندان آدمم و علی، سرور عرب است».

هنگامی كه علی علیه السلام آمد، پیامبر خدا در پی انصار فرستاد. وقتی انصار گرد آمدند، پیامبرصلی الله علیه وآله به آنان گفت:«ای جماعت انصار! آیا مایلید شما را به دستاویزی راهنمایی كنم كه پس از من، هرگز گم راه نشوید؟».

گفتند:آری، ای پیامبر خدا!

فرمود:«آن، علی است. پس به خاطر دوستی با من دوستش داشته باشید و به خاطر بزرگی من بزرگش بدارید. این، سخنی است كه جبرئیل به من فرمان داده تا آن را از جانب خداوند عزّوجل برای شما نقل كنم».[10].

5962. پیامبر خداصلی الله علیه وآله:بر شماست اقتدا به علی بن ابی طالب. او سَرور شماست، پس دوستش بدارید؛ بزرگ شماست، پس پیروی اش نمایید؛ دانای شماست، پس گرامی اش بدارید؛ رهبر شما به سوی بهشت است، پس عزیزش بدارید. هنگامی كه شما را فرا خواند، پاسخش بدهید و زمانی كه فرمانتان داد، اطاعتش كنید؛ به خاطر دوستی با من دوستش بدارید و به خاطر بزرگی من بزرگش بشمارید.

چیزی درباره علی به شما نگفتم، مگر آن كه پروردگارم - كه عظمتش فراگیر است - مرا بدان امر كرده است».[11].

5963. پیامبر خداصلی الله علیه وآله:ای یاران من! مرا به خاطر مهرورزی به علی، سرزنش نكنید؛ چرا كه مهر من به علی از جانب خداست و خداوند به من امر كرده كه علی را دوست بدارم و به او نزدیك باشم.

ای علی! دوستدار تو دوستدار من و دوستدار من دوستدار خداست، و كسی كه خدا را دوست بدارد، خداوندْ او را دوست می دارد. سزاوار است كه خداوند، دوستداران علی را در بهشتْ جای دهد.

ای علی! دشمن تو دشمن من و دشمن من، دشمن خداست، و كسی كه خدا را دشمن بدارد، خداوندْ او را دشمن می دارد و لَعنتش می كند و شایسته است كه در روز رستاخیز، او را در جایگاه دشمنان قرار دهد و هیچ یك از اعمال او را نپذیرد، نه انفاق، نه عدل، و نه پناه دهی اش.[12].

5964. پیامبر خداصلی الله علیه وآله:بار خدایا! تو مرا به دوست داشتن علی فرمان دادی. پس، هر كه او را دوست دارد، دوستش می دارم و هر كه او را دشمن می دارد، دشمنش می شمارم.[13].

5965. تاریخ دمشق - به نقل از ابوذر -:پیامبر خدا فرمود:«در روز رستاخیز، فرزندان آدم از جای خود حركت نمی كنند، مگر آن كه از آنان درباره چهار چیزْ پرسش شود:

درباره آگاهی شان كه چه قدر به آن عمل كرده اند؛ درباره طریقی كه دارایی یا ثروتشان را از آن به دست آورده اند؛ درباره راهی كه دارایی شان را در آن خرج كرده اند؛ و درباره دوستی شان با ما اهل بیت».

سؤال كردند:ای پیامبر خدا! آنان (اهل بیت)، چه كسانی هستند؟

پیامبر خدا با دست خود به علی بن ابی طالب علیه السلام اشاره كرد.[14].









    1. المناقب:37/66، الأمالی، طوسی:1276/619.
    2. تأویل الآیات الظاهرة:7/869/2. نیز، ر.ك:الفضائل، ابن شادان:125.
    3. الاُصول الستّة عشر:62، بصائر الدرجات:9/74.
    4. المناقب:296/301، كنز العمّال:14242/723/5، بشارة المصطفی:156.
    5. فضائل الصحابة، ابن حنبل:1103/648/2، حلیة الأولیاء:172/1، بشارة المصطفی:241.
    6. المستدرك علی الصحیحین:4649/141/3، المناقب:42/69، الخصال:127/254.
    7. سنن الترمذی:3718/636/5، سنن ابن ماجة:149/53/1.
    8. مسند الرویانی:29/72/1، مناقب الامام أمیر المؤمنین:126/206/1.
    9. تفسیر فرات:38/68، بحار الأنوار:146/63/26.
    10. المعجم الكبیر:2749/88/3، حلیة الأولیاء:63/1، بشارة المصطفی:109. نیز، ر. ك:ج 8، پاورقی ح 3263.
    11. المناقب:316/316، مقتل الحسین، خوارزمی:41/1، كنز الفوائد:57/2.
    12. تفسیر فرات:760/598. نیز، ر.ك:الفضائل، ابن شادان:124.
    13. الاُصول الستّة عشر:62.
    14. تاریخ دمشق:8790/259/42، كفایة الطالب:324.